گام سوم در حل اختلافات زناشویی چیست؟

گام سوم در حل اختلافات زناشویی چیست؟

https://telegram.me/shaabany

به نام خدا

سلام

در زندگی مشترک زمان های زیادی وجود داره که دوطرف دچار اختلاف و دعوا میشوند البته بخشی از این دعواها طبیعی هست چرا که دو نفر که کاملا با هم‌متفاوت هستند وقتی در کنار هم قرار میگیرند اختلاف نظر هاشون طبیعیه و حتی از قدیم گفته میشد که دعوا نمک زندگی هست

اما آنچه مهم است اینه که ما چگونه دعوا و اختلاف را مدیریت کنیم تا به اصل رابطه آسیب نزند

پس به جای اینکه به دنبال این باشید که در زندگیتون اختلاف وجود نداشته باشد که از محالات هست به دنبال این باشید که چگونه اختلافات رو حل کنید

من قبلا در دو مطلب، گام های اول و دوم در اختلافات زناشویی را کسب تفکر منطقی و همدلی برای ایجاد گفتگوی مناسب عنوان کردم و در این مطلب میخوام به یک نکته اساسی که در حل اختلافات زناشویی مهم هست اشاره کنم که متاسفانه عدم توجه به اون خیلی مشکلات را ایجاد خواهد کرد و باید حتما ان را رعایت کنیم

وقتی یک زن و مرد دچار اختلاف نظر میشوند یه رابطه ساده دوطرفه وجود داره که در اون نهایتا دو فرد وجود دارند که اختلاف نظر دارند و خیلی ساده با گفتگو میشه به حل اون پرداخت و حرفهای هم رو شنید و حتی اظهارنظر هم کرد و انرژیشون بر روی هم متمرکز میشود

اما متاسفانه بسیاری از زوجین در هنگام مواجهه با اختلاف با همسرشون بلافاصله پای دیگران را وسط میکشند چه با این نیت که همسرشون رو محکوم کنند و چه با این نیت که از همسرشون حتی دفاع کنند

مثلا یک خانم از مردش به خاطر رفتار نامناسب مادر ایشون شکایت میکنه و میگه ایشون فلان حرف رو بهم زده و اون آقا یا به مادرخانم زنگ میزنه که چرا دخترتون پشت سر مادر من داره حرف میزنه تا بخواد خانمش رو محکوم کنه یا به مادر خودش زنگ میزنه که چرا این کار رو با خانمم کردید و بخواد از خانمش دفاع کنه

در این بیشتر این موارد شما مشاهده خواهید کرد که بعد از این رفتار زندگی شما دچار مشکلات زیادی میشود وحتی اصل مساله فراموش میشود و حتی گاها تا مرز جدایی پیش میرود

دلیل این اتفاقات این هست که با حضور افراد خواه از خانواده خودمان یا همسرمان اون رابطه ساده زن و شوهری که داشتیم دچار پیچیدگی میشود چرا که اگر در اون رابطه قبل فقط دونفر بودند که با هم حرف میزدند و از خودشون دفاع میکردند حالا باید حرفهای یک یا چند نفر دیگه رو هم بشنوند و از خودشون دفاع کنند و این باعث میشود انرژی که صرف فقط همسرشون میشد را تقسیم کنند از طرفی با حضور افراد دیگر در این اختلاف هم زن و هم مرد سعی میکنند با اون فردی که وارد این رابطه شده برای دفاع از خودشون و برای مقابله با همسرش ائتلاف کنند واین خود باعث برهم خوردن تعادل در رابطه میشود

از طرفی شخصی که وارد این رابطه شده نه آنچنان که باید زن و شوهر رو درک میکنه و هم نمیتونه بی طرفی خودش رو داشته باشه چرا که بالاخره به یکی از زن و مرد وابستگی نسبی داره و درسته که در ابتدا ممکنه جوری رفتار کنه که بخواد بی طرف باشه ولی در ادامه حتما طرفداری خواهد کرد

پس آنچه که من میخوام بگم این است که تا آنجایی که امکان دارد ابتدا اختلافات را با گفتگو با یکدیگر حل کنیم و نگذاریم احساسات اولیه اختلاف ما را چنان هیجانی بکنه و باعث بشه خودمان زمینه دخالت دیگران را فراهم کنیم چراکه به قول قدیمی ها گرهی را که با دست باز میشه با دندان باز نمیکنند

البته اگر دیدیم اختلاف خیلی شدیدتر داره میشه و دو نفر نمی توانند به نتیجه واحدی در حل اون برسند حتما با افرادی که صلاحیت مشاوره و گفتگو کردن دارند که این افراد میتوانند یک مشاوره متبحر و یا فردی فرهیخته از خانواده دوطرف باشند مساله رو مطرح کنیم

پس گام سوم در اختلافات زناشویی پس از گامهای اول و دوم که تفکر منطقی و همدلی بود و قبلا توضیح دادم جلوگیری از پیچیده شدن مساله باعدم ایجاد دخالت دیگران هست